ارتباط مستقیم با 30637 استاد
مشاهده لیست مدرسین
مشاهده ویدیوی مدرسین
IELTS-TUTOR
تدریس خصوصی استاد شاسواری
تدریس ریاضی و فیزیک شاسواری
تدریس خصوصی زبان انگلیسی خانم وکیلی
تدریس آیلتس بهرامی
تدریس خصوصی بهمن آبادی
beikmohammadlou
آموزشگاه
تدریس خصوصی دکتر سرپرست
باباخانی تدریس فیزیک کنکور
آموزشگاه راه ذکریا
تدریس ریاضی رجبی
ایران مدرس مقاله معرفی رشته های تحصیلی رشته مطالعات زنان در ايران

رشته مطالعات زنان در ايران

به اشتراک گذاری

آسيب‌شناسي رشته مطالعات زنان در ايران

سميه مقدم

دانشجوي کارشناسي ارشد رشته مطالعات زنان دانشگاه تهران

رشته مطالعات زنان سال‌هاست که در دانشگاه‌هاي گوناگون دنيا در مقاطع کارشناسي، کارشناسي ارشد و دکتري تدريس مي‌شود، اما اين رشته در ايران مجهول و غريب مانده است و بجز کارشناسان مسائل زنان و تعدادي از فارغ التحصيلان و دانشجويان اين رشته، کمتر کسي با آن آشنايي دارد. هفت سال از آغاز پذيرش دانشجو در مقطع کارشناسي ارشد در دانشگاه‌هاي ايران مي‌گذرد، اما هنوز مشکلات و مسائل دانشجويان اين رشته و نقص‌ها و آسيب‌هاي آن به قوت خود باقي مانده است. به همين دليل بر آن شديم تا دلايل و شيوه شکل‌گيري اين رشته در ايران را با دلايل و چگونگي ايجاد آن در غرب مقايسه کنيم. به اميد آنکه براي کارشناسان و صاحب‌نظران مسائل زنان مفيد باشد.

پیشنهاد ویژه ایران مدرس: برنامه مشترک افزایش خوداشتغالیِ زنان فارغ‌التحصیل

رشته مطالعات زنان در غرب


يکي از دستاوردهاي موج دوم جنبش زنان، شکل‌گيري نهادي به نام «مطالعات زنان» بود. بنا به اعتقاد فمينيست‌ها مطالعات زنان «شاخه آکادميک جنبش آزادي بخش زنان» است. (مشير زاده 1383، ص 27).

جنبش زنان در غرب به شدت از جنبش‌هاي همزمان ديگر مانند، جنبش الغاي بردگي و يا جنبش حقوق مدني سياه­پوستان متأثر بود. در حوزه آکادميک در دهه 1960 ميلادي، حوزه‌اي مطالعاتي با نام «مطالعات سياه‌پوستان» (black studies) شکل گرفت که الهام بخش اصلي زنان در تشکيل اين حوزه مطالعاتي به شمار مي‌آيد.

فمينيست‌ها به اين نتيجه رسيده بودند که جريان اصلي دانش در غرب در خدمت وضع موجود و از جمله تداوم و بازتوليد روابط نابرابر جنسيتي است در شرايطي که علم در زندگي جوامع مدرن غربي، محور و معيار حقيقت تلقي مي‌شد، عامل مشروعيت‌بخشي و تداوم نابرابري عليه زنان به شمار مي‌آمد (مشير زاده، 1383، ص 78).

همان‌گونه که مي‌بينيم، فراهم بودن فضاي اجتماعي و بروز چالش‌هاي علم مدرن موجب شد تا در آن زمان شناخت‌هاي جديد و ديدگاه‌هاي نو در حوزه علوم‌اجتماعي و انساني مطرح شود. رشته مطالعات زنان با جنبش زنان در غرب، ارتباطي بسيار نزديک و غيرقابل تفکيک دارد. بنيان همه مباحث مطرح در مطالعات زنان شاخه‌هاي مختلف فمينيسم است و نظريه‌هاي جنسيتي که فمينيست‌ها مطرح مي‌کنند، هسته نظري مباحث مطالعات زنان را تشکيل مي‌دهد. مطالعات زنان هم از نظر تاريخي و هم از لحاظ محتوايي با جنبش زنان ارتباط مستقيم دارد. در سال‌هاي نخست دهه 1970 تنها يک درس در برخي دانشگاه‌ها و در برخي رشته‌ها با اين نگاه تدريس مي‌شد. براي مثال در رشته جامعه‌شناسي درس «جامعه‌شناسي جنسيت و زنان» در رشته روان‌شناسي درس «روان‌شناسي» ايجاد شد. در سال‌هاي 72-1970، صد دانشگاه درس‌هايي مربوط به مطالعات زنان ارائه مي‌کردند (مشير زاده، 1383، ص 80).

رشته مطالعات زنان در نيمه دوم دهه 70 شکل گرفت و در سال 1980 اولين مدرک کارشناسي‌ارشد اين رشته در کشور انگليس صادر شد. کشورهاي آمريکا و انگليس در ايجاد اين رشته پيشتاز بودند. منظور از مطالعات زنان مطالعاتي است که مرکز توجه تحقيقات و مبناي همه تحليل‌هاي آن، زن يا جنسيت باشد. «پيامد مهم مطالعات زنان به زعم فمينيست‌ها شناختي از جانب زنان در مورد زنان و براي زنان است» (مشير زاده، 1383، ص 81)، اين امر نشانگر آن است که نفس ايجاد اين رشته و مبناي تحقيقات آن، از کشف واقعيت و نشان دادن معناي حقيقت تهي است. زيرا به هر حال اين رشته با هر نقطه عزيمت و هر استدلالي بايد براي تأمين منافع زنان، آن هم به شکل غربي و با بنيان‌هاي فکري فمينيست باشد.

مطالعات زنان را نمي‌توان مانند ساير رشته‌هاي تحصيلي تعريف کرد؛ عده‌اي معتقدند رشته مطالعات زنان ماهيتي ميان‌رشته‌اي و يا فرارشته‌اي دارد و برخي هم آن را غيررشته‌اي يا چندرشته‌اي مي‌دانند. امروز رشته مطالعات‌ زنان در دانشگاه‌هاي دنيا چارچوب مشخص و ثابتي ندارد و در دانشگاه‌هاي مختلف عناوين گوناگوني از دروس ارائه مي‌شود. بيشتر مباحث اين رشته درخصوص تاريخ زنان، فلسفه فمينيسم، روان‌شناسي زنان، علوم‌زيستي زنان، ادبيات فمينيستي، زبان‌شناسي و جنسيت زنان، ارتباطات جمعي، زنان و سياست، زنان و کار، زنان و حقوق، زنان و بهداشت و زنان و سياست‌گذاري عمومي است.

پیشنهاد می شود مقاله زنان از حق اشتغال خود چه می‌دانند؟ را هم مطالعه کنید.

رشته مطالعات زنان در ايران

مؤسسه مطالعات و تحقيقات زنان، خانه برنامه‌ريزي و ايجاد رشته مطالعات زنان در کشور بود. اين مؤسسه در سال 1365 با هدف بسترسازي براي بهبود اوضاع زنان، توسط چند تن از زن‌پژوهان کشور تأسيس شد. خانم منير آمدي قمي، مديرعامل اين مؤسسه، در سال‌هاي آغاز به کار اين رشته، شيوه شکل‌گيري آن را چنين بيان مي‌کند: «پس از شرکت فعال مؤسسه در کنفرانس جهاني زنان در پکن در سال 1374، ضرورت تأسيس اين رشته براي اعضاي مؤسسه پررنگ‌تر شد».

مؤسسه مطالعات و تحقيقات زنان، پس از کنفرانس پکن و مکاتبه با دانشگاه‌هاي گوناگون دنيا، طرحي براي ايجاد رشته مطالعات زنان آماده نمود و در سميناري يک روزه در دانشگاه تربيت مدرس، در حضور اساتيد و مديران وزارتخانه، از راه‌اندازي اين رشته دفاع کرد. (بصيري، مريم، گزارش از راه‌اندازي رشته مطالعات زنان و مطالعات خانواده در دانشگاه‌هاي کشور؛ پيام زن، سال 80، دفتر چهارم ويژه‌نامه، شماره 2. )

19 دي ماه 1378 طرح دوره کارشناسي‌ارشد مطالعات زنان در شوراي عالي برنامه‌ريزي وزارت فرهنگ و آموزش عالي تصويب و در سال 81-1380 اجرا شد. در مصوبه شوراي عالي برنامه‌ريزي درباره هدف تأسيس اين رشته آمده است:

«هدف تأسيس اين رشته، معرفي شأن و نقش زن در جهان هستي از ديدگاه اسلام، تربيت نيروي انساني متخصص در جهت آموزش و پژوهش در امور زنان؛ تربيت نيروي انساني جهت سياست‌گذاري مطلوب در سطوح مختلف برنامه‌ريزي کشور و تقويت بينش علمي نسبت به مسئله زن جهت اصلاح نگرش‌هاي اجتماعي و فرهنگي است». (کريمي، شيوا، رشته مطالعات زنان از آغاز تا امروز، مروري بر فعاليت‌هاي مرکز مطالعات و تحقيقات زنان در دانشگاه تهران از 84 تا 87).

مطالعه مقاله
سخنان بزرگان درباره زن هم مفید است.

در اين مصوبه، دليل تأسيس اين رشته به‌ اين صورت بيان شده است:

تربيت کارشناس در امور زنان جهت مشاوره در کليه سطوح اجرايي کشور؛ تربيت کارشناس جهت اجراي طرح‌هاي مربوط به زنان در کليه سطوح؛ تربيت کارشناس جهت سياست‌گذاري و برنامه‌ريزي در امور زنان و طرح مواضع کلي بينش اسلامي نسبت به زن به صورت علمي در سطح دانشگاهي.

پيش‌بيني مصوبه در مورد شيوه به کارگيري فارغ‌التحصيلان اين رشته به صورت زير است:

دانش آموختگان اين رشته به صورت کارشناس اجرايي، مشاور يا سياست‌گذار در زمينه‌هاي ذيل مؤثر هستند:

کميسيون‌هاي مجلس، کميسيون‌هاي زنان، خدمات مشاوره‌اي، مددکاران اجتماعي، سازمان بهزيستي، مشاوران وزراء و دفتر امور مشاوره زنان در وزارتخانه‌ها، انجمن اولياء و مربيان، سازمان تدوين کتب درسي، صدا و سيما، شوراي فرهنگي اجتماعي زنان، شوراي عالي جوانان، سازمان‌هاي غير دولتي، جرايد، سازمان مديريت و برنامه‌ريزي، کليه سطوح آموزش و پرورش کشور، بازپروري و زندان‌ها، شوراي عالي سياست‌گذاري و برنامه‌ريزي، مشاور حقوقي دادگاه‌ها و دفاتر حقوقي شوراي فرهنگ عموعي.

مفاد امتحاني رشته مطالعات زنان در کنکور کارشناسي ارشد بيش از هر رشته ديگر با درس‌هاي دوره کارشناسي علوم‌اجتماعي سنخيت دارد (مباني جامعه‌شناسي و نظريه‌هاي جامعه‌شناسي هر کدام ضريب 3 و روش تحقيق در علوم اجتماعي ضريب 2). به همين دليل در دانشگاه‌ها اين رشته، زيرمجموعه گروه جامعه‌شناسي به شمار مي‌آيد. دانشجويان رشته مطالعات زنان ابتدا در دانشگاه‌هاي علامه‌طباطبائي، تربيت مدرس و الزهراء پذيرفته شدند. دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد واحد رودهن نيز در سال 1382 دانشجو پذيرفتند و بدين ترتيب تعداد دانشگاه‌هايي که اين رشته را ارائه مي‌کردند، به پنج دانشگاه رسيد. در سال 1383 دانشگاه شيراز و دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات و در سال 1384 دانشگاه اصفهان نيز به جمع اين دانشگاه‌ها پيوستند.

«حقوق زن در اسلام»، «زن و خانواده» و «زن و تاريخ» سه گرايشي هستند که از ابتدا براي اين رشته وجود داشت اما در عمل به دليل نداشتن داوطلب، گرايش «زن و تاريخ» در سال نخست منتفي شد. دانشگاه تربيت مدرس رشته مطالعات زنان را با گرايش «حقوق زن در اسلام» تأسيس کرد. دانشگاه تهران نيز اين رشته را بدون گرايش ارائه مي‌کند. ساير دانشگاه‌ها نيز گرايش «زن و خانواده» را برگزيده‌اند.

ضرورت و اهداف شکل‌گيري رشته مطالعات زنان در نظر و عمل به شدت ناهماهنگ است و افرادي که دست‌اندرکار امور اجرايي و شکل‌دهي اين رشته هستند، اين ناهماهنگي را بيان کرده‌اند؛ خانم فهيمي قوبيتي مسئول دبيرخانه رشته مطالعات زنان لزوم راه‌اندازي اين رشته را چنين بيان مي‌کند: «از آنجا که در کشورهاي مختلف اين رشته تأسيس مي‌شود، ما نيز براي رسيدن به استانداردهاي جهاني به اين رشته نياز داريم، گذشته از جنبه ساختاري، وقتي افزايش مشارکت زنان را شاهديم و بحث زن و جنسيت فراگير شده، لازمه فعاليت در اين حوزه داشتن پشتوانه‌اي به نام شناخت است که در حيطه آکادميک صحيح‌تر به دست مي‌آيد». (مجله پيام زن، سال 74، شماره 2)

روشن است که چنين پشتوانه‌اي بنا به دلايل گوناگون بايد از کشورهاي غربي وارد شود. از جمله اين دلايل، مي‌توان به استانداردهاي جهاني! پيشکسوت بودن آنها در تأسيس رشته و کمبود شديد منابع علمي داخلي در اين رشته اشاره کرد. ايشان همچنين به سير ايجاد اين رشته در غرب اشاره مي‌کند و مي‌گويد: «در کشورهاي ديگر ابتدا جنبش زنان مطرح بوده، سپس آگاهي دادن به زنان و گشايش رشته مطالعات زنان رخ داده است، ولي در ايران اين سير بر عکس است. ابتدا رشته دانشگاهي تأسيس شده، تا پس از آن آگاهي‌هاي لازم در مورد نگاه‌هاي فمينيستي به زنان داده شود». خانم فهيمي قوبيتي لزوم ايجاد جنبش زنان با ويژگي‌ها و خصلت‌هاي غربي را به قرينه معنوي در جمله خود محذوف کرده‌ است، اما بار ديگر هنگامي‌که آگاهي دادن در مورد نگاه‌هاي فمينيستي به زنان را مطرح مي‌کند، به نوعي از هدف تأسيس رشته سخن مي‌گويد. وي در بخش ديگري از سخنان خود، به هماهنگ نبودن نظريات فمينيستي غربي با جامعه ما اشاره مي‌کند و مي‌گويد بايد از لحاظ علمي تقويت شويم، اما در حال حاضر منابع علمي محدودي در اين حوزه داريم.

پیشنهاد می کنیم مقاله
زنان از مردها قوي‌ترند! را هم بخوانید.

آسيب‌شناسي رشته مطالعات زنان

هر چند هفت سال از تأسيس رشته مطالعات زنان مي‌گذرد، اما مشکلات و نواقص آن همچنان پا برجاست. مسائل و مشکلات اين رشته را مي‌توان به اختصار چنين شمرد:

· نداشتن منابع درسي منسجم و دقيق؛ علاوه بر عدم هماهنگي و مشخص نبودن سرفصل دروس، در دانشگاه‌هاي مختلف منابع منسجم و دقيقي براي هر درس وجود ندارد و استفاده از اين منابع منوط به نظر اساتيد است.

· نداشتن منابع علمي کافي؛ منابع اصلي اين رشته نامشخص است که البته اين مسئله مي‌تواند ناشي از بين رشته‌اي بودن مطالعات زنان باشد.

· تطابق نداشتن سرفصل‌ها و محتواي درس‌ها در دانشگاه‌هاي گوناگون و يا حتي در يک دانشگاه براي ورودي‌هاي مختلف؛

· هم‌پوشاني محتواي برخي درس‌ها؛

· امکان ادامه تحصيل در مقطع دکتراي رشته مطالعات زنان در داخل کشور وجود ندارد لذا دانشجويان ناچار به تغيير رشته هستند؛

· جايگاه شغلي فارغ‌التحصيلان رشته مطالعات زنان مشخص نيست؛

· سازمان‌ها و ارگان‌هاي برنامه‌ريز با اين رشته آشنايي ندارند و به تبع آن از فارغ‌التحصيلان اين رشته در برنامه‌هاي استاني و ملي بهره نمي‌گيرند.

جمع‌بندي و نتيجه‌گيري

هر چند در بيان و کلام بسياري از مؤسسان رشته مطالعات زنان، توجه به مباني اعتقادي و ديني آشکار است، اما خروجي اين رشته در تقويت اعتقادات ديني در مقابل نتايج غربي فمينيستي بسيار کم‌رنگ بوده و کم‌ترين کارکردها را دارد.

خانم ابتکار؛ معاون رئيس‌جمهور و رياست سابق سازمان محيط زيست؛ در مصاحبه‌اي در مجله پيام زن مي‌گويد: «يکي از انگيزه‌هاي ما اين بود که با نگاه امام (ره) به عنوان يک اصلاح‌گر ديني و فردي که مسائل زنان را تفسير و اجتهاد مي‌کرد با يک حرکت نوين براي دنيا و جامعه خودمان، ابعاد مسائل زنان را معرفي کنيم و بگوييم حرف‌هاي تازه‌اي براي گفتن داريم. در واقع نه کليشه‌هاي سنتي متحجرانه نسبت به زنان را قبول داشتيم، نه نگاه غربي به آنان را»

خانم نهله غروي يکي از اساتيد اين رشته در دانشگاه تربيت‌مدرس، معتقد است: «هدف شناخت جايگاه زن از ديدگاه اسلام در جامعه است. هدف ما ايجاد رشته بر مبناي تعاليم و آموزه‌هاي اسلام بود و به دنبال واحدهاي درسي اين رشته در غرب نرفتيم».

تناقضات بسياري در سخنان اساتيد اين رشته و مؤسسان آن وجود دارد؛ شهلا اعزازي از اساتيد مؤثر اين رشته هدف از تأسيس رشته مطالعات زنان را چنين بيان مي‌کند: «هدف اين بود که موقعيت زنان و پايگاه آنها در جامعه مشخص شود، زناني‌ که از امکانات اجتماعي فرهنگي و قانوني دور نگه داشته شده بودند».

ايجاد اين رشته با توجه به اهداف مذکور، در مصوبه شوراي عالي برنامه‌ريزي وزارت علوم بسيار مهم و ضروري به نظر مي‌رسد و جاي خالي و خلأ دستيابي به اين اهداف در جامعه اسلامي امروز ما واضح است. اما آنچنان که مشهود است اين اهداف و يا حداقل بخشي از آن در طول اين هفت سال محقق نشده است. تفاوت واضح اهداف تأسيس اين رشته و عملکرد دانشگاه‌ها،‌ اساتيد و دانشجويان اين رشته واضح است و در اين مورد لازم به توضيح نيست. حتي پايان‌نامه‌ها و تحقيقاتي که ظاهراً اسلامي هستند و در مورد زنان در اسناد و متون اسلامي در چندين حوزه مثل حقوق و تاريخ انجام شده‌اند،‌ نتوانستند آنطور که بايد و شايد جوابگوي سؤالات و نيازهاي امروز جامعه ما باشند و فارغ‌التحصيلان اين رشته نيز از اهداف اوليه و اسلامي آن دور شده و غافل مانده‌‌اند.

تفاوت‌هاي عميق و واضحي در شيوه شکل‌گيري اين رشته و اهداف ايجاد آن در ايران و در غرب وجود دارد. در ايران، بهره‌گيري از آموزه‌هاي ديني و تعاليم اسلام، مبناي آغازين حرکت اين رشته بود، اما منابع و محتواي دروس و نظريات گوناگوني که مبناي تحليل و بررسي مسائل زنان ايران قرار مي‌گيرد، کاملاً غربي است و حتي تشخيص و شناسايي مسائل اجتماعي و فرهنگي زنان ما با کمک نظريه‌هاي اجتماعي غرب و حمايت سازمان‌هاي بين‌المللي انجام مي‌شود، چه رسد به ارائه راهکارها و پيشنهادهاي لازم براي بهبود وضعيت زنان مسلمان ايراني!

بسياري از آسيب‌هاي مذکور سبب شده است پايان‌نامه‌هاي دانشجويي نتوانند به صورت کاربردي مشکلي از مشکلات زنان جامعه را حل کنند و حتي در تقويت بنيان‌هاي نظري ايراني اسلامي ناکام مانده‌اند.

محتواي اين رشته در زمينه چيستي مشکلات و مسائل زنان، چرايي ايجاد مشکلات و چگونگي حل آنها بسيار ضعيف است و نمي‌تواند راه‌کارهاي مناسبي براي مسئله‌يابي، مسئله‌شناسي و حل مسائل زناني که هويت ايراني اسلامي دارند، ارائه دهد.

مسئله محور نبودن پايان‌نامه‌هاي دانشجويي و ناهماهنگي پايان‌نامه‌ها حتي در موضوعات کلي و حصول نتايج گوناگون، همچنين متضاد بودن بعضي پايان‌نامه‌هايي که موضوع مشابه دارند، مي‌تواند از علل ناکارآمدي پايان‌نامه‌ها باشد. زيرا هر کدام از‌ آنها به بخشي از مسئله پرداخته‌اند و در مسير نظريه‌هاي اجتماعي غربي و يا براي کسب رضايت حمايت‌کنندگان طرح مانند سازمان‌هاي بين‌المللي حرکت کرده‌اند.

وزارت علوم در سال گذشته رشته مطالعات زنان را مورد بازبيني قرار داد و پيشنهادات گوناگوني مانند در نظر گرفتن دو گرايش کلي با عناوين «مسائل نظري» و «مسائل کاربردي» مطرح کرد. پس از جلسات متعدد شوراي عالي برنامه‌ريزي وزارت علوم، ابقاي رشته مطالعات زنان را به عنوان رشته و نه گرايش تحصيلي مورد نظر قرار داد و با توجه به اهداف شکل‌گيري آن بر گسترش اين رشته تأکيد کرد.

هم‌اکنون هفت سال از آغاز پذيرش دانشجو در رشته مطالعات زنان مي‌گذرد و زمزمه‌هايي از ارائه اين رشته در مقطع دکتري مي‌شنويم. بر اين اساس بيش از پيش لازم است تا محتواي دروس و منابع درسي رشته مطالعات زنان مورد بازنگري قرار گيرد. گسترش رشته مطالعات زنان با تعداد گوناگون دانشجويان پذيرش شده، تعداد دانشگاه‌هاي پذيرش‌کننده و ارتقاء مقطع آن، به کارشناسي‌هاي گوناگوني بر روي محتوا، منابع و پشتوانه‌هاي علمي داخلي نياز دارد. تعجيل در گسترش رشته، تنها مشکلات آن را افزون خواهد کرد. ارتقاء کيفي رشته مطالعات زنان بيشتر از هر امر ديگري ضرورت دارد و گسترش کمّي آن بايد در زمينه و بستري مناسب صورت گيرد.

منابع:

اردلان، پروين؛ رشته مطالعات زنان: مهمان ناخوانده رشته علوم اجتماعي؛ زنان، شماره 83، دي 1380.

اعزازي، شهلا، درآمدي بر تأسيس رشته مطالعات زنان در ايران، ريحانه، سال 1، شماره 1، زمستان 1381.

مرکز امور مشارکت زنان، نگاهي به رشته مطالعات زنان در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشي برخي کشورهاي جهان، معاونت آموزشي و پرورشي مرکز امور مشارکت زنان رياست جمهوري، تهران: برگ زيتون، 1381.

مشيرزاده، حميرا؛ مقدمه‌اي بر مطالعات زنان؛ دفتر برنامه‌ريزي اجتماعي و مطالعات فرهنگي معاونت فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، تهران، پاييز 1383.

بصيري، مريم، گزارش از راه‌اندازي رشته مطالعات زنان و مطالعات خانواده در دانشگاه‌هاي کشور؛ پيام زن، سال 80، دفتر چهارم ويژه‌نامه، شماره 2.

کريمي، شيوا، رشته مطالعات زنان از آغاز تا امروز، مروري بر فعاليت‌هاي مرکز مطالعات و تحقيقات زنان در دانشگاه تهران از 84 تا 87.

منبع: وب سایت دفتر مطالعات زنان

کلمات کلیدی: معرفی رشته ، مطالعات زنان ، آشنایی با رشته ، تحصیلی ، درباره رشته ، رشته تحصیلی ، آسیب شناسی ، رشته مطالعات زنان ، رشته ، بازار کار ، فرصت شغلی



مطالعه کنید: زنان ادبیات ایران را تسخیر می‌کنند؟


آمار بازدید: 9881 بار
ثبت نظر درباره مقاله
Security Image