معرفی رشته روانشناسی در این بخش ارائه شده است. برای آشنایی با رشته روان شناسی ادامه این مطلب را بخوانید.
پیشنهاد ویژه ایران مدرس: فنون روان شناختی در تدریس
روانشناسی، علم کاربردی مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی بر اساس یافتههای علمی و تحقیق شده میباشد. رفتار به فعالیتها و اعمالی اشاره دارد که قابل مشاهده و قابل اندازهگیری میباشند، مانند صحبت کردن و راه رفتن، اما فرایندهای ذهنی به اعمال و فرایندهایی اشاره دارد که به صورت مستقیم قابل دیدن و درک کردن نیست و نمود آنها را میتوان در رفتار و دیگر فرایندها مشاهده کرد، مانند تفکر و یا هیجان و ترس. امروزه، روانشناسی از سنین خردسالی و نوجوانی گذشته و پا به مرحله جوانی و بزرگسالی گذاشته است و به درجهای از ثبات و استحکام رسیده است (شاملو، 1370). روانشناسی با در نظر گرفتن نیازهای طبیعی انسان و درک روح زمان، به عنوان پرچمدار مطالعه پیچیدگیهای بشر امروز است. در یک تعریف ساختار شکن از روانشناسی، «روانشناسی عبارت از کشف دروغهایی است که به خود میگوییم و همچنین تعیین حد و مرز راستهاست» در این تعریف انسان موجودی است که نخست باید خود را فتح کند. در نتیجه صداقت تمام عیار با خود پایه روانشناسی است. این تعریف روانشناسی را با خودشناسی پیوند میزند (محمدپور، 1388، ص: 30).
روانشناسی امروز به حدود ۵۴ رشته و شاخه متفاوت از قبیل روانشناسی بالینی، روانشناسی کودکان و کودکان استثنائی، روانشناسی صنعتی و سازمانی، روان سنجی، روانکاوی، روانشناسی مهندسی، روانشناسی فیزیولوژیک، روانشناسی ورزش، روان شناسی مدیریت و ... تقسیم شده است. روانشناسی به مطالعه مفاهیمی مانند هوش، رفتار، هیجانها (احساسات)، روابط درونی و روابط اجتماعی و شخصیتی فرد میپردازد.
تاریخچه
روانشناسی از تمام نظامهای علمی موجود قدمت بیشتری دارد. میتوان ریشههای آن را تا قرن چهارم و پنجم قبل از میلاد با دانشمندانی چون افلاطون و ارسطو دنبال نمود. ولی به قول هرمن ابینگهوس، قرن 19، روانشناسی پیشینهای دراز اما تاریخچهای کوتاه دارد (شولتز و شولتز، 1372، ص 18).
یک فیلسوف تحصیل کرده آلمانی به نام رادولف گوسلنیوس ابداع کننده اصطلاح "روانشناسی" است (۱۹۵۰). معنی ریشه کلمه روانشناسی از کلمه (روان) به معنای "روان در زبان یونانی است. تا حدود اواخر قرن نوزدهم، روانشناسی به عنوان شاخهای از علم فلسفه شناخته میشد. و همچنین به عنوان یک کیش در برخی فرهنگها در نظر گرفته میشد که شامل تهاجم افکار و نابودی یگانگی درونی میگردید. در سال ۱۸۷۹ شخصی به نام ویلهلم وندت (که به پدر روانشناسی نیز معروف است) اقدام به تاسیس یک آزمایشگاه در دانشگاه شهر لایپزیک آلمان نمود که تمرکز اصلی آن بر روی مطالعات روانشناسی قرار داشت. در سال ۱۸۹۰ ویلیام جیمز در کتاب خود با نام "اصول روانشناسی به بسیاری از پرسشهای مطرح شده در باب بنیادهای روانشناسی که تا سالها بعد توسط روانشناسان مطرح گردیده بودند، پاسخ داد. از دیگر افراد مطرح در این رشته هرمن ابینگواس (پیشتاز تحقیقات حافظه)، دانشمند روسی با نام ایوان پاولف (شخصی که مبتکر فرآیند یادگیری شرطی شدن کلاسیک است) میباشند. در همین حال، شخصی به نام زیگموند فروید که تحصیل کرده رشته اعصاب شناسی بوده و آموزش رسمی در خصوص روانشناسی ندیده بود، روش روان درمانی را ابداع و مورد استفاده قرار داد که به نام تجزیه و تحلیل روحی شناخته میشود. شناخت فروید از ذهن بطور گسترده بر پایه روشهای تفسیری و درون گرائی است. ولی تمرکز خاص آن بر روی حل مشکلات روان پریشی و آسیبشناسی روانی قرار دارد. تئوریهای فروید بسیار مشهور گردیدند دلیل این معروفیت احتمالاً به خاطر درگیر بودن آن با موضوعاتی از قبیل جنسیت و سرکوب به عنوان جوانب عمومی توسعه روانشناسی میباشد. در آن زمان، این مسائل بصورت عمده به عنوان موضوعات ممنوعه در نظر گرفته میشدند. و فروید مبدلی فراهم آورد که بتوان راجع به این مسائل بطور باز در مجامع مبادی آداب بحث و گفتگو نمود. اگر چه در روانشناسی امروزی، تئوریهای فروید اساساً مورد توجه نیستند ولی کاربرد خاص او در تبدیل روانشناسی به موضوعی کلینیکی بسیار تاثیر گذار بود.
به عنوان بخشی از عکس العمل نسبت به طبیعت فردی و درون نگر روانشناسی و وابستگی انحصاری آن به جمع آوری مجدد تجارب مبهم و دور دست کودکی، مکتب رفتارگرائی به منزله روش راهنمائی تئوری روانشناسی معروف گردید. روانشناسانی از قبیل جان بی. واتسون، ادوارد تورندیک و بی. اف. اسکینر به عنوان پیشتازان این مکتب بودند. رفتار گرایان اعتقاد داشتند که روانشناسی باید تبدیل به علم رفتار شناسی گردد و نه ذهن. آنها این نظر را که وضعیتهای درون ذهنی مانند اعتقادات، تمایلات یا اهداف را میتوان بصورت علمی مورد تحقیق قرار داد را رد نمودند. در سال (۱۹۱۳) واتسون در نوشتاری با نام "روانشناسی از دیدگاه رفتار گرا" اظهار داشت که روانشناسی " رشتهای کاملاً تجربی از علوم طبیعی است، "اشکال درون گرائی از اجزای لازم این روشها محسوب نمیگردند" و اینکه "رفتار گرایان مرزی بین انسان و حیوان صفتی قائل نیستند."
رفتار گرائی در تمامی سالهای اولیه قرن بیستم به عنوان مدل غالب روانشناسی مطرح بود. دلیل عمده این سرآمد بودن خلق و کاربرد موفق (نه حداقل از آنچه به نام تبلیغ) تئوریهای شرطی شدن به عنوان مدلهای علمی رفتار انسان بود.
به هر حال، کم کم مشخص شد که علیرغم آنکه رفتارگرائی اکتشافات مهمی صورت داده بود ولی به عنوان یک تئوری راهنمای رفتار انسان نا کار آمد به نظر میرسید. بازبینی کتاب "رفتار کلامی اثر اسکینر توسط نوام چامسکی (با هدف توضیح فرآیند اکتساب زبان در یک چهار چوب رفتارگرائی) به عنوان یکی از عوامل اصلی ختم کننده دوران رفتارگرائی به حساب میآید. چامسکی اثبات نمود که زبان را نمیتوان بصورت انحصاری از طریق شرطی شدن آموخت. زیرا مردم قادرند جملاتی بیهمتا در ساختار و معنا را بیان کنند که به تنهایی از طریق تجارب روزمره زندگی قابل تولید نیستند. این مباحث موید آن است که فرآیندهای درونی ذهن که رفتار گرایان آنها را تحت عنوان توهم رد میکردند، واقعاً وجود دارند. به همین شکل، کار آلبرت باندورا نشان داد که کودکان قادرند یاد گیری از طریق مشاهدات اجتماعی را بدون تغییر در رفتار علنی بیاموزند و بنابر این بیشتر بر روی بازنمائیهای درونی حساب باز نمایند.
روانشناسی بشر دوستانه در سال ۱۹۵۰ بوجود آمد و به عنوان عکس العملی نسبت به مثبت گرایان و تحقیقات علمی ذهن بکار خود ادامه داد. تاکید این روانشناسی بر نظریه پدیدار شناختی تجارب انسانی بوده و در جستجوی فهم ابناء بشر و رفتار آنها از طریق انجام تحقیقات کیفی بر آمد. ریشههای تفکرات بشر دوستانه در اگزستانسیالیستها و فلسفه پدیدار شناختی بوده و بسیاری از روانشناسان بشری روش علمی را کاملاً رد نموده و اعتقاد داشتند که سعی در تبدیل تجارب انسان به واحدهای اندازه گیری باعث تخلیه کلیه معانی و ارتباطات او به عنوان موجودی زنده خواهد گشت.
برخی دیگر از تئوریسینهای این مکتب فکری عبارتند از آبراهام مازلو مبتکر سلسله نیازهای انسانی، کارل راجرز مبتکر درمان مشتری مداری و فیتز پرلز مبتکر و بسط دهنده درمان گشتالت.
ظهور تکنولوژی کامپیوتر نیز به پیشرفت استعاره عملکرد ذهنی به پردازش اطلاعات کمک نمود. این تکنولوژی به همراه تحقیقات علمی در زمینه مطالعه ذهن و همچنین اعتقاد به وضعیت داخلی ذهن به پیدایش شناخت گرائی به عنوان مدل برجسته ذهن کمک نمود.
ارتباطات بین مغز و عملکرد سیستم عصبی نیز متداول گردید. دلیل این رایج شدن قسمتی به آزمایشات افرادی مانند چارلز شرینگتون و دونالد هب و قسمتی به مطالعات دانشمندان در خصوص جراحت مغزی (همچنین بخش روانشناسی اعصاب شناختگرا را ببینید) برمیگشت. با توسعه تکنولوژیهای اندازهگیری عملکرد مغز، روانشناسی اعصاب و علوم مربوط به اعصاب بخشهای فعال در روانشناسی امروزی گردیدند.
با درگیری علوم دیگر (از جمله فلسفه، علوم کامپیوتر و علوم مربوط به اعصاب) جهت شناخت و فهم ذهن، چتری از علوم شناخت گرا به عنوان ابزار تمرکز تلاشها در مسیری سازنده تشکیل گردید.
به هر حال، بسیاری از روانشناسان از آنچه به عنوان مدلهای "مکانیکی" ذهن انسان و طبیعت او مطرح بود، دلخوشی نداشتند. حلقه کامل افراد این دست، میتوان به روانشناسی تبدیل شخصیت و روانشناسی تحلیلی کارل جانگ اشاره نمود که در طلب برگشت روانشناسی به ریشههای روحانی خود بودند. دیگران مانند سرگئی موسکویکی و گرهارد داوین اعتقاد داشتند که رفتار و فکر در ذات خود الزاماً با هم تعامل داشته و در جستجوی قالبگذاری روانشناسی در قالب وسیعتر مطالعات علوم اجتماعی بودند که این علوم نیز در ارتباط مستقیم با مفهوم اجتماعی تجربه و رفتار هستند.
پیشنهاد می شود مقاله توصيه هاي يك روانشناس به خانمها! را هم بخوانید.
موضوع این رشته تحصیلی:
متأسفانه هنوز در کشور ما بسیاری از مردم، روانشناسی را با کف بینی و احضار روح یکی میدانند و میبینیم که کتابهایی با موضوعات فوق، به عنوان کتابهای روانشناسی فروش فوق العادهای دارند. در حالیکه روانشناسی شاخهای از علوم زیستی است که هم به مطالعه عینی رفتار قابل مشاهده میپردازد و هم به فهم و درک فرآیندهای ذهنی که مستقیماً قابل مشاهده نبوده و اساس دادههای رفتاری و عصب زیستشناختی قابل استنباط است، توجه دارد. رشته روانشناسی در مقطع کارشناسی دارای 4 گرایش بالینی، آموزش کودکان استثنایی، صنعتی و سازمانی و عمومی است. روانشناسی بالینی خدمات تشخیص و درمانی (روان درمانی) را به افرادی که دچار رفتارهای نابهنجاری مثل افسردگی، اضطراب، وسواس و غیره هستند، ارائه میدهد که این خدمات در سه زمینه تشخیص، درمان و پیشنهاد روشهایی برای پیشگیری از معضلات و نابهنجاریهای رفتاری ارائه میشود. روانشناسی صنعتی و سازمانی نیز یافتههای روانشناسی را در تمام محیطهای کاری به کار میبرد یعنی درباره این که محیط کار باید چگونه باشد تا بهترین بازدهی را داشته باشد و یا چه متغیرهایی در ارتباط بین کارفرما و کارگر موثر است و چه عواملی باعث عدم تفاهم بین کارفرما و کارگر میشود، مطالعه میکند. روانشناسی عمومی نیز به مطالعه کلیات روانشناسی میپردازد و روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی کاربرد یافتههای روانشناسی در رابطه با کودکان استثنایی (تیز هوشان و معلولین جسمانی) است.
درسهای این رشته در طول تحصیل:
دروس مشترک بین همهی گرایشها:
روانشناسی عمومی، علم النفس از دیدگاه دانشمندان اسلامی، آمار توصیفی، فیزیولوژی عمومی، کلیات فلسفه، مبانی جامعه شناسی، روانشناسی احساس و ادراک، متون روانشناسی به زبان خارجی، آمار استنباطی، روش تحقیق در روانشناسی، روانشناسی فیزیولوژیک، روانشناسی تجربی، روانشناسی رشد، روانشناسی یادگیری، روانشناسی تربیتی، روانشناسی اجتماعی، روانسنجی، انگیزش و هیجان، شخصیت، آسیبشناسی روانی، بهداشت روانی، روانشناسی مرضی کودک، تاریخچه و مکاتب روانشناسی.
مطالعه این مقاله هم می تواند مفید باشد: دانشگاه علامه طباطبائی
دروس تخصصی گرایش روانشناسی بالینی:
کاربرد مقدماتی روشهای تشخیص بالینی، کاربرد مقدماتی روشهای درمان مصاحبه، سمینار مسائل روانشناسی بالینی در جهان و ایران، پژوهشهای عملی در روانشناسی بالینی، روانشناسی پویایی گروه، کلیات روانپزشکی، بررسی مقدماتی نظریههای روان درمانی، روانشناسی مشاوره و راهنمایی، روانشناسی کودکان استثنایی.
دروس تخصصی گرایش روانشناسی عمومی:
طرحهای پژوهشهای آزمایشگاهی، مقدمات نور و بسیکولوژی، ارزشیابی شخصیت، روانشناسی مشاوره و راهنمایی، روانشناسی هوش و سنجش آن، تفکر و زبان، روانشناسی پویایی گروه، روانشناسی کودکان استثنایی، سمینار در مسائل روانشناسی عمومی، اختلالات یادگیری، روانشناسی جنایی، پژوهشهای عملی در روانشناسی عمومی.
پیشنهاد می کنیم مقاله کارشناسی ارشد مجموعه روانشناسی را هم بخوانید.
دروس تخصصی گرایش روانشناسی استثنایی:
روانشناسی مشاوره و راهنمایی، نظریهها و کاربرد آزمونهای شناختی، روانشناسی کودکان تیزهوش و روشهای آموزشهای آنها، روانشناسی کودکان عقب مانده و روشهای آموزش آنها، اختلالات تکلم و گفتار درمانی، روانشناسی تدریس به کودکان ناشنوا، روانشناسی تدریس به کودکان نابینا، متون روانشناسی کودکان استثنایی به زبانهای خارجی، بهداشت روانی کودکان استثنایی و خانواده، زمینه پیشگیری از تولد کودکان عقب افتاده، روانشناسی کودکان ناسازگار، روشهای تغییر و اصلاح رفتار کودکان، سمینار مسائل کودکان استثنایی در جهان و ایران، پژوهشهای عملی در روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی.
تواناییهای لازم:
زیستشناسی و شیمی در این رشته اهمیت بسیاری دارد و باید پایه علوم زیستی دانشجوی این رشته قوی باشد. به همین دلیل امروزه دانشجویان این رشته از بین دو گروه آزمایشی علوم انسانی و علوم تجربی پذیرفته میشوند. از سوی دیگر آمار و ریاضی در این رشته کاربرد وسیعی دارد. بالاخره در این رشته زبان انگلیسی اهمیت زیادی دارد. دانشجوی این رشته باید نسبت به اطراف و جامعه خود دید عمیقی داشته باشد تا بتواند ظرافتهای رفتاری افراد را درک کرده و در نهایت به ویژگیهای روانی افراد پیببرد.
موقعیت شغلی در ایران:
امروزه روانشناسی با همه جنبههای زندگی ما ارتباط دارد و هر اندازه که جامعه پیچیدهتر شود، روانشناسی نیز نقش مهمتری در حل مسائل آدمی بر عهده میگیرد. این به معنای فرصتهای شغلی متنوع و گسترده برای فارغ التحصیلان رشته روانشناسی است.
به گفته کارشناسان این رشته، آینده روانشناسی در کشور ما روشن و امید بخش است و فارغ التحصیلان این رشته باید آینده خود را در فردا ببینند. چون کشور ما یکی از کشورهای در حال توسعه است و بدون بهره گیری از شاخههای مختلف روانشناسی نمیتواند توسعه همه جانبه داشته باشد. از سوی دیگر کشور ما، کشور جوانی است و امروزه یکی از دغدغههای خانوادهها حفظ بهداشت روانی و بالا بردن سطح دانش فرزندانشان میباشد که این دو مهم نیز به یاری شاخههای مختلف روانشناسی از جمله روانشناسی رشد و روانشناسی تربیتی امکانپذیر است. اما امروزه نیز فارغ التحصیلان این رشته در درجه اول جذب آموزش و پرورش میشوند و یا در شرکتها و سازمانها به عنوان کارشناس روانشناسی فعالیت میکنند و عدهای نیز به عنوان دستیار متخصص روانشناسی بالینی و یا روانپزشک مشغول به کار هستند.
کلمات کلیدی: رشته روانشناسی - تاریخچه روانشناسی - تئوریسین ها - رشته تحصیلی روانشناسی - درسهای رشته روانشناسی - دروس مشترک - دروس تخصصی - روانشناسی بالینی - روانشناسی عمومی - روانشناسی استثنایی - توانایی ها - موقعیت شغلی - بازار کار
منبع: کمیته دانشجویی عمادده
بهترین مقاله ایران در زمینه روانشناسی با 100 ها نظر کاربران را از دست ندهید: معرفي و بازار کار رشته روانشناسی در مقاطع کارشناسي و کارشناسي ارشد