پس از جنگ دوم جهانی و زمانی که کشورها برای بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ با کمبود نیروی انسانی متخصص مواجه شدند بحث فرار مغزها به یک مسئله تبدیل شد.
در ابتدا بدون هیچگونه برنامهریزی مشخص، نخبگان جهان سوم و کشورهای اروپایی، آمریکا را به عنوان مقصد خود برمیگزیدند ولی بعدها کشورها مؤسساتی را برای جذب نخبگان کشورهای دیگر تأسیس کردند و گاهی حتی از سرویسهای اطلاعاتی نیز در این راه استفاده میکردند و همچنین قوانین مهاجرتی خود را به منظور تسهیل جذب نخبگان کشورهای دیگر مورد بازنگری قرار میدادند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، منطقه ایلام، در همین راستا، میزگردی با موضوع «بررسی علل و پیامدهای پدیده مهاجرت نخبگان در استان ایلام با حضور دکتر حشمتالله عسگری، معاون برنامهریزی استاندار ایلام و علی موسینژاد، جامعهشناس در دفتر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، برگزار شد.
موسینژاد، جامعهشناس درباره تاریخچه این پدیده در ایران، اظهار کرد: در ایران در چند مقطع شاهد اوج گرفتن پدیدهی مهاجرت نخبگان ایرانی به دیگر سرزمینها هستیم؛ در هنگام حمله اعراب، در زمان حمله مغول، دوره صفویه، دوره قاجارها، پهلوی دوم، سالهای انقلاب و جنگ و در نهایت دولتهای نهم و دهم دورههایی بودهاند که روند مهاجرت از ایران به دیگر سرزمینها شتاب بیشتری پیدا کرده است.
وی مدعی شد: طبق دیدگاه نظریهپردازان نخبهگرا همچون « پارهتو »، « موسکا» و « سیرایتمیلز» نخبه به کسی گفته میشود که در یک حوزه فعالیت یا کنش در مقایسه با رقبا امتیاز بالاتری را کسب کند. در این میان نکتهی حائز اهمیت این است که نخبگان که در واقع صاحب سرمایه یا فکر هستند برای داشتن آرامش و امنیت بیشتر از کشور خارج میشوند.
این جامعه شناس با اشاره به وجود دو دسته عوامل ملی و استانی در ایجاد پدیده مهاجرت نخبگان، گفت: در سطح ملی هر گاه دایره دیدگاههای ایدئولوژیک تنگتر میشود افراد بیشتری وادار به ترک وطن میشوند و زمانی که تنگ نظریهای ایدئولوژیک تعدیل میشوند از میزان گرایش به مهاجرت نیز کاسته میشود.
این کارشناس مسائل اجتماعی مدعی شد: از دیدگاه جامعه شناسی زمانی که یک نهاد بر دیگر نهادها تسلط پیدا کند گفته میشود که "آنومی نهادی" ایجاد شده است و ما در سطح کشور شاهد سیطره نهاد سیاست بر دیگر نهادها هستیم. در چنین شرایطی به عنوان نمونه نهاد سیاست برای نهادهای علمی تصمیم میگیرد و در استخدام افراد، اولویت با معیارهای سیاسی است و در این شرایط طبعاً برخی نخبگان نمیتوانند انتظارات حوزه سیاست را برآورده کنند.
این جامعه شناس ایلامی درباره علت خاص مهاجرت در سطح استان به سلطه نهاد خانواده و خویشاوندی، اشاره و اظهار کرد: علاوه بر نهاد سیاست، نهاد خانواده و خویشاوندی نیز در استان ایلام بسیار نیرومند است به گونهای که سلطه این نهاد، جایی برای معیارهایی چون شایستگی و در نتیجه فعالیت نخبگان باقی نمیگذارد.
به گزارش ایسنا، دکتر حشمتالله عسگری، معاون برنامهریزی استاندار ایلام در اولین بخش صحبت خود، اظهار کرد: برای مطالعهی پدیدههای اجتماعی و انسانی با کمبود و ضعف مطالعات میان رشتهای مواجه هستیم زیرا پدیدههای انسانی و اجتماعی دارای خصلت انضمامی هستند؛ در حالیکه هر یک از رشتههای علوم از زوایهای خاص به او نظر میکند و این امر در تحلیل علمی مسائل، مشکلاتی را ایجاد میکند.
وی افزود: همین نگاه تخصصگرایانه سبب شده که ما آثار و نتایج مثبت یا منفی یک تصمیم یا کنش را در سایر حوزهها مورد توجه قرار ندهیم و امیدوارم که وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم دولت جدید در رفع این نقیصه اقدام کنند.
معاون برنامهریزی استاندار ایلام خاطرنشان کرد: فرار مغزها همیشه چالش نیست و در تحلیل این مسئله با غفلت از چند نکته کلیدی بیشتر به آثار و نتایج این پدیده و آن هم به صورت منفی توجه میکنیم در حالی که باید در ابتدا به این سئوال پاسخ داده شود که نخبگان چه زمان تصمیم به مهاجرت می گیرند؟
عضو هیت علمی دانشگاه ایلام با اشاره به مطالعات خود درباره این پدیده، گفت: برای بررسی و پژوهش پیرامون پدیده مورد بحث از مدل جاذبه استفاده کردهام و در اینجا نیز در این قالب به طرح بحث خواهم پرداخت.
عسگری با بیان اینکه در مدل جاذبه گفته میشود که افراد براساس بررسی جاذبههای مقصد و دافعهی مبدأ تصمیم میگیرند که آیا اقدام به مهاجرت کنند یا نه، ادامه داد: مهمترین و اساسیترین شاخص مورد نظر افراد بحث مقایسه کیفیت زندگی در دو نقطه است و دسترسی به بازارهای ارائه و دریافت خدمت، سطح نسبی دستمزدها، شاخصهای اجتماعی و فرهنگی، شباهتها و تفاوتها و مؤلفهی فاصلهی فیزیکی از دیگر عوامل مؤثر در این معادله هستند.
وی با تأکید بر این نکته که در دنیا از دهه 1990 برای تحلیل پدیده مهاجرت از این مدل استفاده شده است، گفت: چنانچه خواهان کاهش مهاجرت هستیم باید چراغهای سبز مقصد را قرمز و چراغهای قرمز مقصد را به سبز تبدیل کنیم.
معاون برنامهریزی استاندار ایلام گفت: سئوال اصلی و عمده این است که آیا مهاجرت منجر به تخلیه نیروی انسانی میشود و یا اینکه این آثار منفی ظاهر قضیه است و در واقع پدیده مهاجرت دارای آثار و نتایج مثبتی هم هست؟
استادیار اقتصاد دانشگاه ایلام ادامه داد: عواید برگشتی از نتایج مثبت مهاجرت نخبگان است که یا به واسطه حس نوعدوستی و تعلق خاطر مهاجران به بستگان و یا حس تجارت ایجاد میشود؛ به این معنا که افراد مهاجر یا برای کمک به بستگان یا به واسطه آشنا بودن با زمینههای کسب و کار جدید در منطقه خود عواید اقتصادی را نصیب مبدأ میکنند به گونهای که گفته میشود 1.2 درصد از GDP جهان ناشی از همین مسأله است.
عسگری ادامه داد: نکته بعدی مهاجرتهای کوتاه است که افراد پس از یک مقطع کوتاه به وطن خود برمیگردند و از این نظر سبب نزدیک شدن جوامع کوچک به جوامع بزرگ میشوند زیرا معمولاً این دسته افراد در منطقهی خود با تبدیل شدن به الگو یا مرجع فکری و فرهنگی به غنای سرمایه انسانی مثبت و مولد میافزایند.
وی، سرریزهای تکنولوژیک را از دیگر نتایج مثبت مهاجرت نخبگان، عنوان و تصریح کرد: در واقع فرد مهاجر با آشنایی که با تکنولوژیهای معمولاً پیشرفته جوامع مقصد پیدا میکند، راه انتقال فناوریهای نوین را تسهیل کرده و یا از طریق سرمایهی شخصی و یا ایفای نقش واسطهای انتقال و انتشار تکنولوژی به جامعه مبدأ را امکانپذیر میسازند.
عضو هیئت علمی دانشگاه ایلام، شکلگیری شبکههای مهاجرت و نقل و انتقال سرمایههای مالی و انسانی را چهارمین پیامد مثبت مهاجرت ذکر کرد و گفت: گردش سرمایه فیزیکی و انسانی در اثر مهاجرت با هزینه کمتری صورت میگیرد.
معاون برنامه ریزی استاندار ایلام با تأکید بر افزایش بازده مورد انتظار از آموزش و تحصیل، اظهار کرد: اگر همهی نیروهای انسانی مهاجرت کنند با تبعات منفی جدی مواجه میشویم ولی چون در عمل همهی افراد خواهان مهاجرت، قادر به این کار نیستند افرادی برای افزایش بازدهی خود به بازارهای گسترده تر میروند که این امر رشد دانش و سرمایهی انسانی را به دنبال دارد به گونهای که بر اساس بررسیهای انجام شده از 160 کشور جهان 143 کشور در دامنه مفید فرار مغزها قرار دارند یا به سخن دیگر از منافع این پدیده بهرهمند میشوند.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: همگرایی و کاهش فاصله میان مناطق مختلف جهان از دیگر تبعات این پدیده است که سبب پرکردن شکافهای میان مناطق شده و از این طریق به ارتقاء کیفیت زندگی یاری میرساند.
عسگری با بیان اینکه در دهه نود، 1.7 درصد از آمار فرار مغزهای جهان مربوط به ایران بود که این رقم در سال 2000 به 1.9 درصد رسید، اظهار کرد: نرخ مهاجرت افراد با تحصیلات عالیه به مراتب بیشتر از سایر گروهها و نزدیک به 25 درصد است اما در استان ایلام که در سال 85 با 38 هزار و 951 نفر ورودی و 48 هزار و 434 نفر خروجی مهاجر فرست بوده ایم، در سال 90 و بر اساس آمارها به ترتیب با 19 هزار و 166 نفر ورودی و خروج 18 هزار و 513 نفر، به استانی مهاجرپذیر تبدیل شدیم.
معاون برنامه ریزی استانداری ایلام در تشریح علل این وضعیت در استان به رشد مراکز دانشگاهی اشاره کرد و گفت: در سالهای اخیر و با افزایش مراکز آموزش عالی از 5 مرکز به 27 مرکز شاهد تغییر شرایط بودهایم و در نتیجهی این تحولات، نخبگان که در جستجوی بازار بهتری برای کسب بازده بیشتر هستند دلیلی برای مهاجرت ندارند.
وی بیان کرد: حاکمیت باید عوامل دافعه را تضعیف کند و این کار از طریق ایجاد بازارهای خاص قابل تحقق است.
موسینژاد در ادامهی این میزگرد و در پاسخ به سخنان دکتر عسگری، اظهار کرد: نباید بین مهاجرت نخبگان و فرار مغزها خلط مبحث صورت گیرد زیرا اساساً مهاجرت نخبگان با فرار مغزها متفاوت است و فرار مغرها نوعی از مهاجرت است که در آن، عنصر اجبار و تحمیل بیشتر است و عموماً بر اثر شرایط اقتصادی و اجتماعی وضعیتی ایجاد میشود.
کارشناس مسائل اجتماعی با تأکید بر زمینههای اجتماعی نامناسب استان در افزایش فرار نخبگان به دیگر استانها، گفت: در سالهای اخیر تعدادی از دانش آموختگان دکتری جامعه شناسی که از بهترین دانشگاههای دولتی فارغ التحصیل شده بودند موفق به استخدام در دانشگاه ایلام نشدند ولی به راحتی در دانشگاههای معتبرتر در دیگر استانها استخدام شدند و دانشگاه ایلام به جای آنها افرادی با مدرک کارشناسی ارشد را جذب کرد که جای سئوال بسیاری در این مورد وجود دارد.
موسی نژاد تصریح کرد: نگاهی به واگذاری برخی امتیازات به افراد ما را به یاد سنت تیولداری در عهد قاجاریه میاندازد؛ در ازای خوش خدمتی در حوزه سیاسی افراد را استخدام میکنند، برخی را با وجود داشتن سلامت و صلاحیت لازم به مسئولیتهای مهم میگمارند؛ به طور کلی منظور این است که ریشههای اصلی این مسئله را باید در ساختار کلان جامعه جستجو کنیم.
جامعه شناس ایلامی با اشاره به وجود شرایط شبه کاستی در برخی حوزهها، گفت: در خصوص فرار مغزها باید بین فرار بالفعل که افراد ناگزیر به تغییر محل کار و سکونت خود میشوند و فرار بالقوه که در آن با وجود نبود مهاجرت ظاهری، فرد قادر به ارائه خدمات به جامعه خود نیست، تفکیک قائل شد.
موسی نژاد بیان کرد: فرار بالفعل را میتوان در قالب آمارها ارائه داد ولی در خصوص فرار بالقوه برآورد میزان خسارت و آسیبهای وارده به سادگی امکانپذیر نیست.
وی تأکید کرد: باید دولت شرایط را به گونهای فراهم کند که نیروهای انسانی که سرمایهی اصلی هر جامعه هستند، امکان فعالیت در جامعه و ارائهی خدمات به جامعه را داشته باشند نه اینکه پس از پرورده شدن آنها با هزینه ایران، با رنجاندن و راندن آنها، استانها و کشورهای دیگر را از خدمات و تواناییهای آنها بهرهمند سازیم
عسگری اظهار کرد: به طور عمومی به بحث بومی و غیربومی بودن مدیران اعتقاد ندارم و حتی با توجه به شرایط موجود در جامعه معتقدم در پارهای از حوزهها مثل شهرداری، نیروی انتظامی، راهنمایی و رانندگی نیازمند بکارگیری نیروهای غیربومی هستیم.
وی ادامه داد: هر چند بنده به بحث فرار مغزها اعتقادی ندارم ولی در اغلب موارد، خواص تأثیرگذار عامل اصلی فرار نخبگان هستند اما نکته مهمتر این است که افراد صاحب فکر و سرمایه یا به اصطلاح نخبگان باید نسبت به تعهدات اخلاقی و فردی در قبال جامعه خود پایبند باشند.
کلمات کلیدی: فرار مغزها، مشکلات فرار مغزها، فرار مغزها از ایران، مهاجرت نخبگان ایرانی به دیگر سرزمینها