داستان این رمان مربوط به دوران صفویه است . شاهزاده خانم خورشید می بایست با همایون شاه دوم پیمان رناشویی ببندد. اما چندی پیش با آشنایی با پسری نوجوان که به طور مخقیانه وارد باع حرمسرای شاهی شده استء تصمیم گرفته است که با این وصلت مخالفت کند زیرا اکنون دل در گرو آن جوان دارد. در این میان مهتاب خواهر ناتنی او به یاریش می شتابد . داستانی عاشفانه ء عاطفی و در عین حال پر از رمز و راز برای خوانندگان .....