نود و سه داستانی جنگی است که در سال نود و سه رخ می دهد . توی این کتاب ویکتور هوگو شرح درگیری جمهوری طلب ها و سلطنت طلب ها را بیان می کنه و شخصیت های اصلی کتاب با هم فامیلند اما یکی در جناح آبی ها و دیگری در جناح سفیدها هر دو آدم های مهمی هستند و رو به روی هم قرار می گیرند...
متوسط بود نسبتا خوب بود یعنی . راستش نحوه پایان دادن موضوعات اون موضوع اصلی داستان برای من جذابیتی نداره اما توی مرحله اول نوشتار و قلمش برام دل نشین هست یعنی با وجود طولانی بودن کتاب و موضوعش که چیز خاصی نیست باز خسته کننده نیست و من با لذت تا اخر کتاب می رم موضوع دیگه توی کتاب های هوگو بار علمیش هست یعنی به جز داستان قسمت های زیادی را هم اختصاص می ده به شرح واقعی حقایق و اطلاعات دهی که نحوه بیانش هم بد نیست . یک چیز دیگه که توی چند تا از کتاباش دیدم اینه که توی هر کتاب چندتا نقاشی مرتبط با داستان هم هست که نقاش خیلی هاش خود ویکتور هوگوست !
دیگه با این کتاب که روی جلدش هم نوشته آخرین رمان هوگو می خوام پرونده اش را ببندم فقط این مطلب را هم بگم که ظاهرا ویکتور هوگو اوایل خیلی انسان مذهبی ای بوده اما این اعتقاد به مذهب به مرور کم و کمتر می شه تا جایی که مخالف کلیسا می شه و حتی نمی خواسته اجازه بده پسراش با حضور کشیش دفن بشن ! البته به وجود خدا اعتقاد داشته ها .
قسمت های زیبایی از کتاب
گاهی فرار نوعی پیروزی است .
کسی که دارد از گرسنگی می میرد قانون برای او چه کار می تواند بکند ؟
هر جا که تراژدی بر صحنه قدم می گذارد ، ترس و ترحم را نیز به همراه می آورد .
وبلاگ "معرفی کتاب"