جملات کاربردی زبان انگلیسی در مورد خداوند و مذهب در این بخش ارائه شده است. در این پست اصلاحات و جملات رایج زبان انگلیسی که برای مکالمات مربوط به مذهب و خداوند به کار می رود، ارائه شده است.
۱- مذهبت چی است؟
What’s your religion?
پیشنهاد ویژه ایران مدرس: جملات کاربردی زبان انگلیسی در تاکسی
2- من مسیحی/ یهودی/ زرتشتی/ هندو هستم.
I am a Christian/ Jew/ Zoroastrian/ Hindu.
3- من مسلمان هستم.
I am a Muslim.
4- سنی هستی یا شیعه؟
Are you a Shiite or a Sunni?
5- او مرتد/ ملحد است.
He is an apostate/ atheist.
6- او یک مومن با اخلاص است.
He is a devout believer.
7- من آدم خیلی مذهبی ای هستم.
I am a deeply religious person.
8- در مورد فرقه ای که گفتی، چیزی نمیدانم.
I have no information about the sect you mentioned.
9- چیزهایی که تو گفتی توهین به مذهب من بود.
What you said was offensive to my religion.
10- اگر این چیزها را بگویی، متهم به کفر میشوی.
If you say such things, you will be accused of blasphemy.
11- او سال پیش به اسلام گروید.
He converted to Islam last year.
12- استیو سال گذشته مسلمان شد و نام محمد را برای خود برگزید.
Steve become a Muslim and adopted the name “Muhammad”
13- من به خدا اعتقاد راسخ دارم.
I have a strong belief in God.
14- من به حیات اخروی اعقتاد دارم.
I believe in life after death/afterlife/ eternal life.
15- ما همه به خدا ایمان داریم.
I believe in God.
پیشنهاد می شود مقاله جملات رایج زبان انگلیسی در آرایشگاه را هم بخوانید.
16- من به معجزات و نیروهای ماوراء طبیعی ایمان دارم.
I believe in miracles and supernatural powers.
17- چند نفر از افراد خانواده شما در ماه مبارک رمضان روزه می شوند؟
How many people in your family fast in the holy month of Ramadan?
18- عید فطر در مهمترین عید در مذهب ما محسوب می شود.
Fetr Feast/Eid is considered to be the greatest feast in our religion.
19- معمولاً کی به مسجد میروی؟
When do you usually go to the mosque?
20- من وضو می گیرم، نمازم را می خوانم و می خوابم.
I take ablutions, say my prayers and go to bed.
21- هر وقت موذن اذان بگوبد، من کارم را رها می کنم و به مسجد می روم.
When the Muezzin calls us to pray, I quit my work and go to mosque.
22- نماز نوعی پیوند با خداست.
Prayer is a form of communion with God.
مطالعه این مقاله هم مفید است: جملات رایج زبان انگلیسی در اداره پست
23- مردم خدا ترس نمازهایشان را سر وقت می خوانند.
God- fearing people say their prayers on time.
24- من آدم گناهکاری هستم.
I am a sinful man.
25- خداوند گناهان ما را می بخشد.
God forgives our sins.
26- ما باید دعا کنیم که رستگار شویم.
We should pray for salvation.
27- لطف خدا باعث شد زنده بمانیم.
We were saved by God’s grace.
28- خدا شاهده من از آدم هایی که غیبت می کنند متنفرم.
Honest to God, I hate people who backbite.
29- در اسلام افترا زدن گناه کبیره محیوب میشود.
In Islam, slandering people is a cardinal sin.
30- ایمان تو به خدا از دعاهایت پیداست.
Your devotion to God is made manifest in your prayers.
مطالعه مقاله نکات مهم در کلاس های تدریس خصوصی زبان انگلیسی را هم پیشنهاد می کنیم.
31- خداوند مهربان، ما را نجات بده!
Merciful God, save us!
32- خداوند روحش را قرین رحمت کند!
May God have mercy on his soul!
33- اولین قدم اطلاعت از خداوند است.
Obedience to God is the first step you must take.
34- خدا دعای تو را مستجاب کرده است.
God has answered your pray.
35- دعا می کنم خدا مرا پاک و منزه کند.
I pray to God to purify me.
36- باید به عقوبت الهی فکر کنی.
You should think about the divine retribution.
37- باید در راه خدا قربانی کنی.
You have to make a sacrifice to God.
38- باید یک گوسفند در راه خدا قربانی کنی.
You should offer a sheep as a sacrifice God.
39- خدا مرا بکشه اگر دروغ بگم.
May God strike me dead if I’m telling a lie!
40- به خاطر چیزهای بی ارزش قسم خدا را نخور.
Do not swear to/ by God for unimportant things.
41- خدای بزرگ!حالا من چیکار کنم؟
God Almighty! What on earth should I do now?
42- خداوند بخشنده است.
God is bountiful.
43- کمک به فقرا نوعی عبادت واقعی است.
Helping the poor is a form of true worship to God.
44- خدا نکنه تو تصادف کنی!
God forbid you should have an accident!
45- وظیفه اصلی یک روحانی موعظه کردن مردم است.
A clergyman’s main duty is to preach people.
46- هیچ وقت برای زیارت به مکه رفته ای؟
Have you ever been on the pilgrimage to Mecca?
47- امیداروم یک روز بتوانم به زیارت خانه خدا در مکه برم.
I hope I can make a pilgrimage to the Holy House of God in Mecca.
48- پدرم دو بار به حج رفته است.
My father has made a hadj /haj twice.
برای مشاهده مدرسین خصوصی زبان بر روی عبارت تدریس خصوصی زبان انگلیسی کلیک کنید.
________________________________________
لغات بیشتر
________________________________________
فرشته: angel
ارتداد:apostasy
فرشته مقرب:archangel
انجیل:Bible
خلافت:caliphate
عفت:chastity
جنگ صلیبی :crusade
جبرییل:Gabriel
بهشت:Heaven
تقویم هجری:Hegira calendar
جهنم: Hell
امامان معصوم:infallible
عیسی:Jesus
روز جزا:Judgment Day
مناره: minaret
تقوا:piety
پیامبر:prophet
قرآن:Quran
تعصب مذهبی:religious prejudice
رستاخیز:Resurrection
شیطان:Satan
حرم:shrine
نیازهای معنوی:spiritual needs
الهیات:theology
تناسخ: transmigration
کافر:unbeliever
گوشت نجس و حرام:unclean meat
منبع: زبان دانلود